فرض کنید وارد یک رستوران جدید شدهاید، منو را به صورت QR کد اسکن کرده و غذاهای مد نظر را همراه با عکسشان مشاهده میکنید. اما تصور کنید پس از اسکن QR کد یک امکان دیگر به منو اضافه شود و آن القای طعم غذا باشد. اینترنت حواس قرار است با شش حس اصلی یعنی؛ چشایی، بویایی، بینایی، لامسه، شنوایی، ذهنی. در حال حاضر بخشی از شنوایی، بینایی و ذهنی ما را اینترنت توانسته پوشش دهد، اما اینترنت حسی علاوه بر درگیر کردن سه حس مانده، درک سه حس دیگر را عمیقتر خواهد کرد.
اینترنت 6G چگونه عمل میکند
6G نام ششمین نسل از شبکههای ارتباطی است. انتظار میرود در اوایل 2030 در دسترس قرار گیرد، سفر تحقیقاتی 6G در حال حاضر در میانهی راه قرار دارد. برانداز 6G بر اساس تمایل به ایجاد یک واقعیت یکپارچه ساخته شده است که در آن دنیای دیجیتال و فیزیکی با یکدیگر ادغام شده است. این واقعیت ادغام شده در آینده، راههای جدیدی برای ملاقات و تعامل با افراد دیگر، ایجاد میکند. در اصل هدف اصلی این تکنولوژی، ارتباط بین واقعیت با دنیای دیچیتال است. که حتی در مواردی این دو غیر قابل تفکیک خواهند بود.
به بیانی سادهتر با پیشرفت تکنولوژی حسگرها، سرعت انتقال سیگنالها بیشتر شده است. برخی از این سیگنالها به طور مستقیم بر روی سیستم اعصاب انسان تاثیر دارد؛ ایجاد درد مصنوعی، گرما یا تغییر در حس شنوایی، از جمله این موارد است. فعالیت عصبی به سه شکل: عصبی، شیمیایی و هورمونی انجام میشود پس از پردازش در مغز و نخاع، دستور به هستهی نورونها منتقل میشود و این سیگنالها برای ورود مجبور به تاثیر بر یکی از این فعالیتها است.
شبیهسازی حس بویایی (حس بویایی دیجیتالی)
ما ممکن است درک خود را از عطرها از دست داده باشیم. مردم مدرن برای پنهان کردن بوی بدن خود از دئودورانتها استفاده میکنند. آلودگیهای محیطی؛ دود ناشی از سوختهای فسیلی عملکرد بویایی ما را ضعیف کردهاند. در سالهای اخیر، کرونا، بویایی افراد را کاملا کور کرده است.
بو از این لحاظ مهم است که زبان شیمیایی رایحه یک احساس فیزیکی است. چیزی که به سرعت و عمیق ما را تحت تاثیر قرار میدهد. تجربههای خرید آنلان هیچگاه امکان ارائه رایحهی خود را نداشتهاند. با این حال پژوهشگران تخمین میزنند که حس بویایی ما تا سال 2030 بخشی کلیدی تبلیغات اینترنتی خواهد بود. چیزی که برندینگ را به چالش بزرگی خواهد کشید.
در صورتی که حین تماشای یک فیلم یا ویدیو، حس بویایی شما را برانگیخته کند، احساس غوطهوری بیشتری در جریان ویدیو، خواهید داشت.
در سال 2030، انتظار میرود که افراد بتوانند به صورت دیجیتالی تمام بوهای فیلمهایی را که تماشا میکنند، استشمام کند. اگرچه از اوایل دهه 1960 تلاش هایی برای ترکیب رایحه در فیلمها صورت گرفته است، اما شکست آنها در جلب توجه عموم به دلیل کمبوده فناوری بود.
اهمیت اینترنت پرسرعت در ترنسپورت
ویدیو دیدن بیشترین ترافیک اینترنت را به خود اختصاص میدهد. حال تصور کنید دادههای حسی دیگری چون لامسه و بویایی به این مورد اضافه شود، نیاز به یک ابر اینترنت حس میشود. این دقیقا چیزیست که این دو را عمیقا بهم پیوند میدهد.
تجربیات حسی ارائه شده از طریق شبکه ها هستهی اینترنت حواس است و می تواند از طریق موارد استفاده از جمله واقعیت ادغام شده حواس پنجگانه، ارتباط همه جانبه، عملکرد از راه دور ماشین آلات، خرید آنلاین تمام حواس و تعطیلات پایدار در واقعیت مجازی نشان داده شود.
یکی از دلایلی که موضوع اینترنت حواس را به یک موضوع ویژه تبدیل میکند، درمان بسیاری از بیماریها مخصوصا معلولیت جسمیست. یک فردی که امکان راه رفتن ندارد میتواند در کوههای آلپ سیر کند، همان بو، همان هوا، همان طبیعت بکر با جزئیات کامل. این موردیست که جهان را دچار یک انقلاب دیجیتالی میکند.
اینترنت حواس، تجربیات دیجیتالی ما را با چندحسی کردن آنها، کاملاً فراگیر خواهد کرد. تجربه ای غوطه ور از ساحلی را تصور کنید که در آن می توانید باد را بر روی صورت خود احساس کنید، گرمای خورشید را در پشت خود، رطوبت هوای اقیانوس را روی پوست خود احساس کنید و بوی تازه نسیم اقیانوس را دقیقاً در خود تجربه کنید. هال. چنین تجربیات چندحسی ارائه شده در شبکه های آینده منجر به ظهور اینترنت حس ها خواهد شد.
دستگاه ها و سنسورهای نسل بعدی
اینترنت حسها به پیشرفتهای تکنولوژیکی زیادی در دستگاهها و حسگرها نیاز دارد تا تجربه XR را تا حد ممکن از واقعیت متمایز کند. تغییر پارادایم به سمت دستگاههای AR سبک گامی کلیدی در جهت ادغام تجربیات دیجیتال در زمینه فیزیکی ما است. این امر مستلزم پیشرفت هایی در دستگاه های لمسی است تا درک درستی از ویژگی های اشیاء واقعی ارائه شود. حوزه دیگری که هنوز نابالغ است، حس کردن و تحریک بوها است.
ارتباطات چند حسی و هولوگرافیک
ارتباط هولوگرافیک با اجازه دادن به آواتارها یا حتی تصاویر واقعی انسان، طوری تعریف میشوند که انگار در محیط فیزیکی حضور دارند، این فناوری، حضور موثرتری را در جلسات کاری، معاینات پزشکی بر خط، کلاسهای درس و... را امکان پذیر میکند. هولوپورتیشن (=حضور فیزیکی با امکان انتقال حس بیشتر) به مرور زمان، سطح باورپذیری را با اضافه کردن امکاناتی چون: لمس، بویایی و اثر حس فیزیکی صوتی را نیز افزایش میدهد.
کنترل دنیای صوتی
صداهایی که در اطراف ما هستند، از ملودیهای آرامبخش که برای پخش از طریق گوشیهایمان انتخاب میکنیم تا صداهای آزاردهندهای مانند صدای زنگ قطار مترو، نزاعهای خیابانی و... تا سال 2030 قابل گزینش و کنترل میشود. تولیدکنندگان شکلهای جدید و پیشرفتهتری از صدا را ارائه داده و امکان تغییرات صوتی نیز در اختیار ما قرار میگیرد. (برای یک لحظه تصور کنید، صدای شخصی که از او متنفر هستید را mute کنید.)
البته پیشرفت صدا به این حد محدود نمیشود، هدفونهایی را تصور کنید که اتوماتیک هر زبانی را برای شما ترجمه کند، حتی شکل صوتی اشخاص با زبان دیگر را حفظ کند.
محیط صدا همچنین تجربیات دیجیتالی و فیزیکی را به یک اندازه طبیعی می کند. بنابراین، پیشبینی میشود که صداها به گونهای جاسازی شوند که هر شی دیجیتالی که در دنیای فیزیکی قرار میگیرد کاملا واقعی به نظر برسد. به عنوان مثال، یک اتاق پر از اشیاء دیجیتال در مقایسه با یک اتاق خالی، پژواک کمتری تولید می کند.
ادغام واقعیت های فیزیکی و مجازی
هنگامی که اینترنت معرفی شد، جهان را به دو بخش تقسیم کرد؛ وجود فیزیکیما و سایهی بر روی زندگی فیزیکی ما، نیمهها را آنلاین و آفلاین تعریف کردیم، اما در آینده (حتی در حال حاضر)، این واژهها دیگر معنای مشخصی ندارند، زیرا بیشتر تجربیات روزمره در حال تبدیل شدن به یک درهمتنیدگی رشتهای از فعالیتهای آنلاین و آفلاین هستند. برای مثال برای فعال کردن بخش ارتباطی موبایل نیازی به سیمکارت فیزیکی نیست و سیمکارتهای الکترونیکی با امکانات بدون محدودیت، جای آنها را گرفته است.
تا سال 2030، نیمی از افراد تصور می کنند که تفاوت بین واقعیت فیزیکی و دیجیتال تقریباً به طور کامل از بین خواهد رفت. علاقه به واقعیت ادغام شده در تحقیقات سال 2017 بسیاری چشمگیر بود، اکثر افراد معتقد بودند که این فناوری به طور گستردهتری به آینده استفاده خواهد شد.
با این حال، با توجه به اینکه ویدئو در حال حاضر بیشترین ترافیک کاربران آنلاین را به خود اختصاص میدهد، زمانی که ادراک فیزیکی و دیجیتالی ما در نهایت فراتر از نقطهی تعریف شده، پا گذارد؛ نیاز به چیزی از فراتر از یک اینترنت معمولی دارد، اینترنت 6g جایی برای کاستی در ارائه ندارد. ارائه حواس به صورت دیجیتال در خط مقدم قرار خواهد گرفت و اولین انقلاب در بازیهای آنلاین ایجاد خواهد شد. به طوری که محیط بازی قابل تشخیص از واقعیت نیست.
هرچند بسیاری از افراد نگران این موضوع هستند که در حال حاضر نیز بردهی فناوری هستند و چنین چیزی زندگی فعلی انسان را بی معنی میکند؛ آنها بر این باورند اگر بازیهای آنلاین به اندازهی دنیای واقعی ارائه شوند، هیجان بسیار بالایی را برای کاربران ایجاد خواهند کرد، اما به همان اندازه ممکن است افراد در این محیط آسیب ببینند و امکان تشخیص آن را از واقعیت جسمی خود را نداشته باشند.
درک واقعی در مقابل جعلی
نیمی از افراد بر این باورند که تا سال 2030 اینترنت حواس میتواند به نقطهای برسد که واقعیت های فیزیکی و دیجیتالی برای اهداف ما در عمل یکی شود. وقتی دنیای دیجیتال به اندازه دنیای فیزیکی واقعی به نظر بیاید، چه اتفاقی برای درک ما از واقعیت در مقابل دنیای ساختگی، خواهد افتاد؟
انسان های تقویت شده وارد میدان میشوند.
جهش ژنتیکی و تکامل با تغییر محیط انسان، تغییر میکنند. در آینده انسانها باهوشتر، توانمندتر و منعطفتر میشوند. ما می توانیم منتظر ورود لنزهای تماسی باشیم که میتوانند عکس یا فیلم بگیرند یا حتی از محتوا واقعیت افزوده را نشان دهند. هدفون های مترجم جهانی که به ما امکان می دهند در هر نقطه از جهان ارتباط برقرار کنیم. ما همچنین شاهد یک رابط کامپیوتر مغزی (BCI) خواهیم بود، به عنوان مثال، میتوانیم با فکر کردن، به یک دستگاه دستوراتی به آن بدهیم، یا از خواندن فعالیت عضلانی برای پیمایش طبیعی یک رابط AR استفاده کنیم. شبکهها و برنامههای آگاه از زمینه همراه با دستگاههای XR میتوانند زندگی روزمره ما را تقویت کنند. بنابراین ما نیز در مقابل این تکنولوژی قویتر خواهیم شد.
اطلاعات جعلی منسوخ میشوند
امروزه اخبار جعلی یا سانسور شده تاثیر زیادی بر روی زندگی افراد گذاشتهاند. تصور میشود در آیندهای نزدیک امکان بررسی اخبار و اسکن آن به طور عمیقتر وجود دارد. اگر ارتباطات به این شکل نامحدود گسترش یابد، نیازی به خبرنگار و شبکهی خبری نیست؛ تمامی اطلاعات در چند میلیونم ثانیه مخابره خواهد شد.
طبیعتاً این به دنیای کالاهای فیزیکی نیز ورود خواهد کرد، این روزها افراد برای سلامت و اصالت کالاهای خریداری شده از اسکن بارکدها استفاده میشود. با این حال احتمال خطا نیز وجود دارد؛ کالاهای تقلبی نیز امروزه در سرتاسر جهان به صورت انبوه تولید میشوند که میتوان با فناوری جدید با آن مقابله کرد. امکان دستکاری و دادن اطلاعات غلط در مورد محصولات از بین رفته و برچسبی تحت عنوان "با حقیقت تولید شده است." را دریافت خواهند کرد.
حرف آخر
با این فناوری، مفاهیم یکپارچگی و حریم خصوصی معانی جدیدی به خود میگیرند. برای مثال، مردم نمیخواهند تبلیغکنندگان به ذهنشان دسترسی داشته باشند؛ قطعا سودجویان و کلاهبرداران نیز راههای جدیدتری پیدا خواهند کرد، در این مورد احتمالا سازمانی تحت عنوان "امنیت خدمات فکری" شکل خواهد گرفت. با این حساب کسب و کارها در سال 2030 کاملا متحول میشوند. انتظار میرود این تکنولوژی به نفع اکثریت مردم باشد و تاثیر منفی روی مشاغل نداشته باشد. اما قطعا دیگر چیزی به اسم اغراق، سانسور و دروغ در ارائه کالا و خدمات وجود نخواهد داشت.
سیارهی آیتی