فکر میکردم بدترین اتفاق هفته، فراموش کردن کلیدها و پشت در ماندن باشد، یا شاید سوختن ته دیگ برنج. اما هیچکدام به اندازه اولین صبح پاییز، وحشتناک نبود. روزی که سینک ظرفشویی آشپزخانه ما، با یک قلققلق عجیب و غریب، تصمیم گرفت اعتصاب کند.
اولین نشانه، کند شدن جریان تخلیه آب سینک بود. با بیخیالی یک فنجان چایی برای خودم ریختم و به کارهای دیگرم مشغول شدم. اما بعد چند دقیقه متوجه گرفتگی توالت شدم. همان لحظه بود که فهمیدم این یک مشکل ساده نیست؛ این یک فاجعه است.












