برای تار کردن یا ماتی پسزمینه معمولاً دیافراگم کاملاً باز بهترین گزینه است. کافی است عدد F لنز یا دوربین را روی کوچکترین عدد مثل ۲ الی ۳.۵ تنظیم کنیم و تلاش کنیم فوکوس روی سوژهی اصلی تنظیم شود. اما عکاسان حرفهای با دیافراگم کاملاً باز که جذب نور را ساده میکند هم میتوانند تصاویری تهیه کنند که تمام منظره، در فوکوس کامل باشد! اما چطور میتوان این تضاد جالب را حل کرد و با دیافراگم کاملاً باز، عکسی گرفت که واضح (شارپ) است؟
در این مقاله از سری مقالات آموزش عکاسی به مقولهی دیافراگم نسبی و مقولهی تار شدن یا واضح بودن پسزمینه میپردازیم. با ما باشید.
چرا برای تار کردن پسزمینه و پیشزمینه، میبایست دیافراگم دوربین کاملاً باز باشد؟
تار کردن زمینه یا ایجاد افکت بوکه، کار مشکلی نیست. کافی است دیافراگم لنز در حالت حداکثری باشد تا فوکوس صرفاً روی بخشی از منظره تنظیم شود. اما چرا اینگونه است و چه ارتباطی میان دیافراگم نسبی یا همان عدد F و مقولهی فوکوس وجود دارد؟
لنزها بخشی از یک کره هستند. در یک کرهی شیشهای، نوری که از یک جهت تابیده شده، در یک نقطه متمرکز نمیشود. اگر یک قطعه از کره را جدا کنیم و زاویهی قطاعی که برش میزنیم، بسیار کوچک باشد، این اتفاق میافتد و پرتوها دقیقاً در نقطهای به اسم کانون لنز که در فاصلهی نصف شعاع کره قرار دارد، به هم میرسند و کاملاً متمرکز میشوند. اما لنز یک قطاع بسیار کوچک از یک کره نیست! به عنوان مثال یک ذرهبین باکیفیت را در نظر بگیرید، اگر آن را روبروی نور خورشید بگیرید و تلاش کنید که نور خورشید دقیقاً در یک نقطه متمرکز شود، نتیجه این است که یک نقطهی نسبتاً کوچک و نورانی روی زمین تشکیل میشود و در حقیقت پرتوی خورشید کاملاً در یک نقطه متمرکز نشده است.
علت این که با افزایش قطر دریچهی دیافراگم، بخشی از منظره در فوکوس کامل است و بخشهای جلوتر یا دورتر، در فوکوس نیستند، به موضوعی که در باب قطاعی از یک کره مطرح کردیم، شبیه است. در حقیقت اگر بخواهیم تمام منظره را در فوکوس کامل قرار دهیم، باید دریچهی دیافراگم را تا جایی که ممکن است و کمبود نور وجود ندارد، ببندیم و این یعنی اگر دوربین شما F/20 را پشتیبانی میکند، این حالت را تست کنید و اگر به F/8 محدود شدهاید، دیافراگم نسبی F/8.0 را انتخاب کنید، هر چه عدد F بالاتر باشد، جذب نور مشکلتر میشود و در عین حال، تمرکز پرتوها بهتر است و بخش بیشتری از منظره در فوکوس کامل قرار میگیرد.
تصویر زیر نشان میدهد که تفاوت F/1.4 با F/4 در مقولهی ناحیهای که روی آن فوکوسشده، چقدر است:
و نمونهای با دیافراگم بسیار بسته یا F/32 که جذب نور را به شدت مشکل میکند، با حالت سمت راست که F/5.6 است قیاس کنید:
و به تضادی که در ابتدا طرح شده میپردازیم: با دیافراگم کاملاً باز، جذب نور و روشنایی تصویر بهینه میشود و میتوان با ISO یا حساسیت نورسنجی پایین و همینطور زمان شاتر کوتاه، عکاسی کرد که مزایای خاص خود را دارد. اما با دیافراگم کاملاً باز، فوکوس کردن روی تمام محیط پیشرو، مشکل میشود. چه باید کرد؟
بد نیست به مقالهای که در خصوص عکاسی در شرایط تاریک تهیه کردیم، مراجعه کنید و اهمیت دیافراگم باز و مزایای آن را دقیقتر بررسی کنید:
چگونه با دیافراگم باز یا عدد F کوچک، تصاویری با فوکوس عالی ثبت کنیم؟
اولین راه برای بهبود فوکوس این است که فاصلهی خود از سوژهای که در پیشزمینه قرار گرفته را بیشتر کنید تا سوژه و پسزمینه از نظر فاصلهی نسبی با دوربین، وضعیت نسبتاً مشابهی داشته باشند و فوکوس کردن روی هر دو مورد، ساده شود. اما همیشه نمیتوان از این روش استفاده کرد چرا که ترکیببندی محدود میشود. به عنوان مثال شاید بخواهید یک شاخهی گل را در پیشزمینهی تصویر قرار دهید و در عین حال منظرهی پشت آن نیز در فوکوس کامل قرار داشته باشد. در این صورت نمیتوان از فاصلهی زیاد عکاسی کرد.
راه حل دوم این است که فوکوس را به صورت دستی و ثابت تنظیم کنید تا حین ترکیببندی و انتخاب کادر عکاسی، مرتباً فوکوس برهم نخورد. این روش در گوشیهای اندرویدی و آیفون نیز به راحتی قابلانجام است.
در دوربینهای DSLR حالتی به اسم MF یا Manual Focus وجود دارد که به کمک آن میتوان فوکوس را به صورت دلخواه روی هر بخشی از منظره، تنظیم کرد.
راه حل سومی هم وجود دارد که گاهی کار را بسیار ساده میکند. همیشه وقتی شاتر را نصفهکاره فشار میدهیم، دوربین با سیستم اتوفوکوس یا AF، به صورت خودکار روی بخش میانی محیط پیشرو، فوکوس میکند. اگر بخواهید همواره با فشار دادن نیمهکارهی دکمهی شاتر، فوکوس روی بخشی که دلخواه شماست، تنظیم شود، کافی است به جای فوکوس روی مرکز تصویر، از حالتهای دیگر استفاده کنید که در ادامه به سه حالت متداول و معروف اشاره میکنیم.
فوکوس خودکار روی بخش انتخابی از منظرهی پیشروی دوربین
در دوربینهای DSLR مسیر تنظیم روش فوکوس خودکار متفاوت است و نمیتوان نسخهای برای تمام محصولات پیچید. به منوی تنظیمات عکاسی مراجعه کنید و با حوصله گزینهها را بررسی کنید. سه انتخاب مفید داریم، انتخاب اول فوکوس روی ناحیهای است که به صورت دستی میتوان آن را انتخاب کرد. به عنوان مثال گوشهای از فریم را برای فوکوس خودکار انتخاب میکنیم.
این حالت در دوربینهای مختلف معمولاً با علامت دو براکت تو در تو و ساده مشخص میشود.
در تنظیمات نیز معمولاً از واژهی Manual برای این حالت استفاده میشود:
در دوربینهای حرفهای میتوان نقاط فوکوس و تعدادشان را نیز به شکل دقیق انتخاب کرد.
فوکوس خودکار روی چهرهی انسان و فوکوس خودکار با قفل روی سوژهی دلخواه
در برخی محصولات قابلیت شناسایی چهرهی انسان و چشمها پیشبینی شده است که عکاسی پرتره را ساده و سریع میکند. حتی در برخی مدلها اگر چند چهره در تصویر موجود باشد هم با دقت خوبی دنبال کردن چهرهی سوژهی اصلی، انجام میشود.
حالت کلیتر دنبال کردن سوژهی انتخابی است و به عنوان مثال میتوان یک خال ساده روی صورت شخص یا بخشی از یک گل بزرگ را انتخاب کرد و دوربین به صورت خودکار این بخش خاص را دنبال میکند و فوکوس خودکار روی آن انجام میشود. به این ترتیب کافی است در ابتدای ترکیببندی، فوکوس خودکار را روی این سوژهی اصلی متمرکز کنید و با خیال راحت به کار خود ادامه دهید.
برای این روش فوکوس هم نمیتوان روشی کلی برای تمام محصولات ذکر کرد. بهتر است به منوی تنظیمات عکاسی دوربین خود رجوع کنید و حالتهای موجود در بخش فوکوس خودکار را یک به یک بررسی کنید.